فیک مافیای شب از جیمین پارت ۱۱

پارت ۱۱:


شرط پارت ۱۲:
۳۷ تا لایک♥💌
نفری پنج تا کامنت📨📱

جیمین:نه کی گفته؟
ا.ت:من گفتم...... ما فقط باهم دو تا دوستیم.
هیونجبن:آها
(در همین حال گارسون غذا رو میاره به ا.ت تحویل میده و ا.ت رو از این جو سنگین نجات میده. )

جیمین:ا.ت وایسا باهم بریم.
ا.ت:نمیخواد خودم تنها میرم
جیمین:مگه دست خودته؟
ا.ت:آره، برو کنار
جیمین:نمیرم
ا.ت:ای بابا جیمین اذیت نکن دیگه برو کنار
جیمین:باشه ولی برات دارم.
ا.ت:برو بابا



ویو ا.ت به محض رسیدن به خونه:



ا.ت:سلام مامان
م.ا:(ا.تو بغل میکنه) دخترم کجا بودی؟
ا.ت:مامان رستوران شلوغ بود بخاطر همین دیر کردم.
م.ا:خیلی نگرانت شدم
ا.ت:ببخشید اوما دیگه تکرار نمیشه
بابا کجاست؟
م.ا:تو اتاق کارشه...... راستی ا.ت شب مهمون داریم.
ا.ت:واقعا؟ حالا کی میخواد بیاد؟
م.ا:داییت اینا میخوان بیان خونمون تازه از فرانسه میرسن.
ا.ت:آهان . راستی مامان من دختر دایی یا پسر دایی هم دارم؟ تاحالا بهم نگفته بودی.
م.ا:آره، حالا شب میان میبینیشون.
ا.ت:باشه من میرم استراحت کنم یکم.
م.ا:اوکی



ا.ت میره به اتاق پدرش. در میزنه و وارد اتاق کار پدرش میشه.

ا.ت:سلام آبا. (یه بوس روی لپ باباش)
پ.ا:سلام دخترم خوبی
ا.ت:مرسی، چرا انقدر دیر اومدی نگرانت شدیم
ا.ت:به مامانم گفتم، رستوران شلوغ بود.
پ.ا:باشه.بریم غذا بخوریم؟
ا.ت:بابا اگر کار داری غذا تو بیارم همینجا بخوری.
پ.ا:آره چه بهتر
ا.ت:پس من رفتم



ا.ت رفت و غذا ی خودشو و باباشو از مامانش گرفت و برد اتاق پدرش.

ا.ت:بفرما بابای جذابم😁
پ.ا:یااا مسخره میکنی؟
ا.ت:نه به خدا... چرا ناراحت میشی.
پ.ا:ولش کن... من جذابم که دخترمم جذاب شده دیگه.
ا.ت:بله بله
پ.ا :راستی ا.ت میدونی شب داییت اینا میان؟
ا.ت :آره اوما گفت




خب بچه ها ا.ت غذاشو خورد، روتین پوستی شو انجام داد و رفت یکم خوابید.


ادامه در پارت بعد
دیدگاه ها (۱۰۲)

آموزش دکوری برای اتاق از شیدا

پارت نمیدونم چند مافیای شب از جیمین

اینم دابسمش

بچه ها میخوام عکس خودمو بزارم

پارت ۴۲ فیک ازدواج مافیایی

love Between the Tides³¹شبتهیونگرفتم بیمارستان تهیونگ: ببخشی...

پارت ۵۳ فیک ازدواج مافیایی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط